ساینای عزیزساینای عزیز، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

سیمرغ زندگیمون

پرنسس نو پا

1392/5/12 17:23
نویسنده : مامان سحر
862 بازدید
اشتراک گذاری

شیطونی فرررررراووون همش می خواد به همه چی یه سرکی بکشه یه دستی بزنه .با هم میریم بیرون پیاده روی آخه دخترم دیگه خانومه.

تازه ببی می گه بعععععه بععه.

دمبه داری بازم بعععععععععه بععه.آخه تازه یاد گرفته نه رو میتونه بگه اما جواب دمبه رو نمی ده.توی این ماه رمضونی با مامان که روزه هم هست کلی همکاری می کنه.فقط مثل قبل موقع خواب یه کم مشکل داریم.تازه بهش می گم تو ساینای مامانی می گه آیه آیه.یا همون آره خودمون.به گربه هم می گه میو میو کلا عاشق گربه ها و مورچه هاست البته دخترم همه جنبندگانو مورد عنایت خودش قرار میده.بابا رو با تاکید رو حرف ب خیلی ناز صدا می کنه بابا محمد هم از بابا جونی موقع صدا کردن تشخیص میده.وقتی بابا محمد از بیرون میاد با یه جیغ بنفش و بدو بدو مثل پنگوئن به طرف در می دوه.

چند عکس هم هست که لطفا ادامه مطلبلبخند

 

با این پاهای کوچولوش همش میره بالا میاد پایین

چقدر ناز خوابیدی فرشته مامانخواب

این دیگه رو استاد کرده مثلا دکور آشپزخونه بوده

بدون شرح!!نیشخند

این خرگوش روی لباسشو خیلی دوست داره

یه عکس دیگه با دیگ نازنینزبان

سیمرغم دوستت دارمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله ی آریسا
13 مرداد 92 9:14
ساینا جونم چقدر ناز شدی عزیییییییییییییییییزم
چه لباس نازی داری منم خوشم اومد خوشگلم


ممنونم خاله آریسا جونمو ببوس
مامان ساینا
16 مرداد 92 10:58
الهیییییی قربون شیرین زبونیات برم من خاله
عااااااااشقتم فرشته کوچولو ،خاله قربون چشای معصومت بره؟آیه؟؟؟

نننننننننننه خاله خدا نکنه دوست جونی منو ببوس خالههههه آییییه
مامان محمد جون
23 مرداد 92 23:14
بچه ها کارشون جالب شیطونی می کنن بعد مثل یک موش یک جا می ایستند بعد دیگه نمی شه چیزی گفت محمد آخه همی طوره ولی ساینا توی سن شیرین خدا حفظش کنه
مامان عاشق
30 مرداد 92 8:21
ای جونم ، چه خوردنی شده این دختر
این وروجک ها که به راه رفتن بیفتن مامان ها دیگه دکور مکور ندارن


آخ حرف دلمو زدی