ساینای عزیزساینای عزیز، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

سیمرغ زندگیمون

یه خواب!

1392/6/24 15:14
نویسنده : مامان سحر
440 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز صبح از خواب بیدار شدم خواب شب قبلم اومد توی ذهنم.ساینا 4 ماهه شده بود توی کالسکش داشتیم می رفتیم یه هو بارون شدید شروع شد ساینا از توی کالسکش پرت شد بیرون بارون شدید داشت می ریخت توی صورتش منم با گریه برش داشتم.رفتیم خونه خاله الهه اونجا به الهه جون گفتم یه همچین اتفاقی افتاده باید سفره حضرت رقیه بندازم توی امامزاده صالح(ع).حالا می خوام نذرمو ادا کنم.انشالله

ساینا 21 شهریور واسه اولین بار رفت آرایشگاه و موهاشو مرتب کرد اما عکس نداره آخه خانوم آرایشگر اجازه نداد.

امروز صبح هم واسه اولین بار تخم مرغ نیمرو خورد اونم کامل.

خدارو شکر.

برین ادامه مطلب.

 

.

عشق آب بازی و حموم

احساس موفقیت بعد از ترکوندن لب تاپ

اینجا هم جوراباشو شدم خیسه اما می رفت می آورد که پاش کنه

آماده شده با بابای برن بیرون

زیبایم دوستت دارمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله ی آریسا
1 مهر 92 10:43
خیر باشه ایشالله . صدقه بذارید برای خوشگلمون


ممنون عزیزم حتما خیره گذاشتم
مامان حمید کوچولو
3 مهر 92 6:32
قبول باشه سحر جون...
ایشالا که خیره...
وای چه موشی شده این دختر ...
بچلونش این عروسکو


چشم حتما حسابی میچلونمش بلاخره مادر شوهری دیگه
مامان عاشق
3 مهر 92 10:38
اخیییییی، موها خرگوشیشو باشششش
ماشالا به این گل دختر


مرسی خاله جونی نی نی شما هم خیلی نازه ماشاالله