ساینای عزیزساینای عزیز، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

سیمرغ زندگیمون

اولین ماه رمضان پرنسس

اینجا تقریبا سه ماهه بودی.این لباس مشکی هم مال من(مامانی) بوده که مامان جون واسم دوخته بوده دوست داشتم تنت کنم و این عکسو داشته باشی.البته یه کم تنگ بود واست. ...
7 آذر 1391

بدون عنوان

مامانی این عکسو 14 مهر از شما انداخت.رفتم این لباسا رو واست گرفتم چون هوا کم کم داشت خنک می شد.فردایشم می خواستیم بریم مشهد آخه سالگرد ازدواج مامانو بابای بود. ...
6 آذر 1391

زردی پرنسس

پرنسس مامان وقتی که شما به دنیا امدی انقدر کوچولو و ناز بودی با صورت سفید و لبای قرمز کوچولو.وقتی امدیم خونه از فردایش زرد شدی همه خیلی ناراحت شدیم. سریع شما رو به دکتر بردیم. بابای هم واستون یه دستگاه مخصوص همین بیماری گرفت.اما کلا یه دو ماهی طول کشید خدا رو شکر با همه ناراحتی ها شما خوب خوب شدی. ...
6 آذر 1391

ساینا انعکاس صدای خداست

این اسم را تنها در زبان هندی و یونانی میتوان بصورت لغوی معنا کرد که در زبان هندی سای به معنای خدا و آینا به معنای برگشت صداست.این اسم ریشه در زبان اوستایی داره.به معنای فرشته پیروزی و سیمرغه.سیمرغ یه پرنده اساطیریه که از بهشت به زمین اومده و نماد همه چیزهای پاک و خوب و خالصه. در زبان یونانیی هم به معنای پرنسس.این هم معنای اسم نانازی مامان که همه میخواستن بدونن.
6 آذر 1391

واکسن شش ماهگی پرنسس

پرنسس من دیروز شش ماهه شد.صبح ساعت 10 بابا امد و ما رو به مرکز بهداشت برد بابای شما رو بغل کرد میگفت میخوام بهش آرامش بدم .نانازی مامان واکسن زد. ماشاءالله خیلی دختر خوبی بود.طفلکم خیلی صبوربود. فقط همون موقع که واکسن تزریق شد گریه کرد.مامان جونشم امده بود خیلی ازش مواظبت کرد دستش درد نکنه .امیدوارم دخترکم صد ساله بشی       ...
6 آذر 1391

شیرینی زندگی من

تو آزادی و آزاد آفریده شده ای پس آزاد زندگی کن... زندگی توست اما اگر برایت می نویسم برای دل ناآرامم است و این آرزوهای طولانی... می نویسم تا با صفای کلمات امید سعادت پاره تنم را در سرزمین خیالم بپرورانم... می نویسم تا درخشش ستاره عمرم را بر آسمان تاریک روزگار به تصویرکشم می نویسم تا ابری شوم و در راه پر مشقت زندگی سیرابت کنم... هر چند که رهرو توئی و من ابری بیش نیستم
28 آبان 1391