پرنسس و تختش
دخترم:مامان شما رو گذاشت تو تختت که خیالش راحت باشه.رفتم لباسارو از بیرون بیارم وقتی برگشتم دیدم تختتو ترکوندی.اما خدایش ترکونده بودی.گلکم خیلی تختتو دوست داری وقتی میری توش کلی ذوق میکنی.عسلی دیگه ...
نویسنده :
مامان سحر
23:24