بدون عنوان
دیشب برق قطع شد.واسه اولین بار ساینا برق رفتگیو تجربه کرد خیلی تعجب کرده بود.همش دورو برشو نگاه میکرد که چه خبر شده.حالا خاله ناهید و عمو هادی و زهرا جونی هم امده بودن خونمون میخواستن برن که اینطوری شد.بابای هم تا ساعت ٩ خونه بود که برق اومد و دوباره به مغازه رفت.شما خواب بودی که ساعت ١٢:٣٠ بازم رفت اما خدا رو شکر بابای زود اومد آخه مامانی از تاریکی میترسه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی